با گذشت سالها از رحلت حضرت امام خمینی (ره)، صدای او همچنان در جان تاریخ طنینانداز است؛ آنجا که با تمام عظمت و اثرگذاریاش، میفرمود: «من فقط یک طلبهام». جملهای که نه از سر تواضع ظاهری، بلکه بیانگر حقیقتی درونی از انسانی بود که با اخلاص، عبودیت و شجاعت، تحولی بینظیر را در تاریخ ملتها رقم زد.
مکتب امام، مکتبی صرفاً سیاسی نبود؛ مدرسهای بود برای انسانسازی. مدرسهای که در آن، شاگردانی پرورش یافتند که هر یک در زمان خود، راه عزت، مقاومت و خدمت را ادامه دادند. رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیتالله خامنهای، بارزترین ادامهدهندهی این مسیر است؛ شخصیتی که با همان تواضع، همان مردمیبودن و همان حکمت، کشتی انقلاب را از طوفانهای سهمگین عبور داده است.
در کنار ایشان، مردان بزرگی چون سردار دلها، شهید حاج قاسم سلیمانی، نیز تربیتشدهی همین مکتباند؛ سرداری که در میدان جهاد، اسوهی شجاعت بود و در میدان اخلاق، نماد فروتنی. او در وصیتنامهاش نوشت: «روی قبرم بنویسید: سرباز حاج قاسم سلیمانی؛ نه سردار، نه سپهبد، نه هیچ لقب دیگری»... و این، قلهی تواضع در اوج اقتدار است.
شهید آیتالله سید ابراهیم رئیسی نیز از همین نسل بود؛ شخصیتی مردمی، عدالتخواه و سادهزیست، که در اوج مسئولیت، باز هم با لحنی آرام و خاکی میگفت: «من فقط یک طلبهام».
فراتر از مرزهای ایران، شخصیتهایی چون سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، نیز با عشق و دلدادگی به امام خمینی (ره)، در همین مکتب بالیدند؛ مردانی که در میدان ایستادگی و مقاومت، الهامبخش ملتها شدند. او بارها با صراحت گفته است:
«اگر امام خمینی نبود، ما هیچ بودیم... امام به ما عزت و ایمان داد».
مکتب امام، مکتبیست که در آن قدرت، ابزاری برای خدمت است، نه سلطه؛ و مسئولیت، فرصتی برای بندگی، نه برتریجویی. اکنون و در سالگرد ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی، بازخوانی این مسیر و تأمل در تربیتیافتگان آن، بیش از همیشه ضروری و الهامبخش است.
این راه هنوز زنده است؛
با مردانی که در اوج قدرت، باز هم خود را «طلبه»، «سرباز» یا «خادم مردم» میدانند...
و این، راز ماندگاری انقلاب اسلامی است.
انتهای پیام/